که پیرایه پوشد. که پیرایه بر خود راست کند. که خود را در پیرایه و زیور گیرد: که گر راز این گوش پیرایه پوش بگوش آورم ناورد کس بگوش. نظامی. نکورو که زیور نبندد بدوش بسی بهتر از زشت پیرایه پوش. امیرخسرو (آنندراج). ، که پیرایه بپوشد و نهان کند. که پیرایه پنهان سازد
که پیرایه پوشد. که پیرایه بر خود راست کند. که خود را در پیرایه و زیور گیرد: که گر راز این گوش پیرایه پوش بگوش آورم ناورد کس بگوش. نظامی. نکورو که زیور نبندد بدوش بسی بهتر از زشت پیرایه پوش. امیرخسرو (آنندراج). ، که پیرایه بپوشد و نهان کند. که پیرایه پنهان سازد